سه نکته از امام خمینی درباره حضور قلب در نماز
الف) اگر قلب در وقت عبادت غافل و ساهى باشد، عبادت او حقیقت پیدا نکند و شبهه لهو و بازى است و البته چنین عبادتى را در نفس به هیچ وجه تأثیرى نیست و عبادت از صورت و ظاهر به باطن و ملکوت، بالا نرود؛ چنان چه به این معنا در اخبار اشاره شده و قواى نفس با چنین عبادتى تسلیم نفس نشوند و... قواى ظاهره و باطنه، تسلیم اراده الله نگردد... از این جهت است که مىبیند در ما پس از چهل، پنجاه سال عبادت اثرى حاصل نشده، بلکه روز به روز بر ظلمت قلب و تعصى قوا افزوده مىشود... اینها نیست جز آن که عبادات ما بى مغز و شرایط باطنه و آداب قلبیه آن به عمل نمىآید... قبولى نماز شرط قبولى سایر اعمال است و اگر نماز قبول نشود، به اعمال دیگر اصلا نظر نکنند. و قبولى نماز به اقبال قلب است... پس کلید گنجینه اعمال و باب الابواب همه سعادات، حضور قلب است... مانع حضور قلب در عبادات، تشتت خاطر و کثرت واردات قلبیه است و این، گاهى از امور خارجه و طرق حواس ظاهره حاصل مىشود... و گاهى... از امور باطنه است.
آن... دو منشأ بزرگ دارد... یکى هرزه گرایى و فرّار بودن خود طایر خیال است؛ زیرا که خیال، قوهاى است بسیار فرّار که دایماً از شاخهاى به شاخهاى آویزد... و این مربوط به حب دنیا... نیست ؛ بلکه فرار بودن خیال خود مصیبتى است که تارک دنیا نیز به آن مبتلاست... منشأ دیگر، حب دنیا و تعلق خاصر به حیثیات دنیوى است... قوه خیال و قوه واهمه... چون طایرى سخت فرار و بى اندازه متحرک از شاخهاى به شاخهاى و از چیزى به چیزى هستند... حتى بسیارى گمان مىکنند که حفظ طایر خیال و رام کردن آن از حیز امکان خارج و ملحق به محالات عادیه است، ولى این طور نیست... .
طریق عمده رام کردن آن، عمل کردن به خلاف است و آن چنان است که انسان... خود را مهیا کند که حفظ خیال در نماز کند... و به مجرد این که بخواهد از چنگ انسان فرار کند، آن را استرجاع کند (باز گرداند) و در هر یک از حرکات و سکنات و اذکار و اعمال نماز، ملتفت حال آن باشد و... نگذارد سر خود باشد و این در اول امر، کارى صعب به نظر مىآید، ولى پس از مدتى عمل و دقت و علاج، حتماً رام مىشود... هیچ گاه نباید انسان مأیوس شود که یأس سرچشمه همه سستىها و ناتوانىهاست...
عمده در این باب، حس احتیاج است که آن در ما کمتر است. قلب ما باور نکرده که سرمایه سعادت عالم آخرت و وسیله زندگانى روزهاى غیرمتناهى، نماز است. ما نماز را سربار زندگانى خود مىشماریم... اگر ایمان به حیات آخرت پیدا کنیم و... عبادات... خصوصاً نماز را سرمایه تعیش آن عالم و سرچشمه سعادت آن نشئه بدانیم، البته در تحصیل آن کوشش مىکنیم... از وظایف بزرگ سالک الى الله... آن است که در خلال مجاهده... از اعتماد به نفس به کلى دست کشد و جبلتاً (فطرتاً) متوجه به مسبب الاسباب... گردد.
ب) فراغت براى عبادت حاصل شود، به فراغت وقت براى آنان و فراغت قلب... آن چه باعث حضور قلب شود، دو امر است: یکى فراغت وقت و قلب و دیگر، فهماندن به قلب اهمیت عبادت را و مقصود از فراغت وقت آن است که انسان در هر شبانه روزى براى عبادت خود وقتى را معین کند که در آن وقت، خود را موظف بداند فقط به عبادت... و از فراغت وقت، مهمتر فراغت قلب است؛ بلکه فراغت وقت نیز مقدمهاى براى این فراغت است. و آن چنان است که... قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتته منصرف نماید... .
باید دانست که حضور قلب به طریق کلى منقسم شود به دو قسمت عمده: یکى حضور قلب در عبادت، و دیگر حضور قلب در معبود... اما حضور قلب در عبادت، پس از براى آن نیز مراتبى است که عمده آن دو مرتبه است: یکى حضور در عبادت اجمالاً... و دیگر... حضور قلب در عبادت است تفصیلاً... و اما حضور قلب در معبود، و آن نیز داراى مراتبى است که عمده آن سه مرتبه است: یکى حضور قلب در تجلیات افعالى، و دیگر حضور قلب در تجلیات اسمایى و صفاتى، و سوم حضور قلب در تجلیات ذاتى. و از براى هر یک چهار مرتبه است به طریق کلى: مرتبه علمى و مرتبه ایمانى و مرتبه شهودى و مرتبه فنایى.
ج) منشأ حضور قلب در عملى از اعمال، و علت و سبب اقبال و توجه نفس به آن است که قلب آن عمل را با غفلت تلقى کند و از مهمات شمارد... سبب عدم حضور قلب ما در عبادات و غفلت از آن... ناشى از ضعف ایمان به خداى تعالى و رسول و اخبار اهل بیت عصمت است؛ بلکه این مساهله، ناشى از سهل انگارى محضر ربوبیت و مقام مقدس حق است. ولى نعمت که ما را به لسان انبیا و اولیا، بلکه با قرآن مقدس خود، به خود مناجات و حضور خود دعوت فرموده و فتح ابواب مکالمه و مناجات با خود را به روى ما فرموده، با این وصف، ما به قدر مذاکره با یک بنده ضعیف، ادب حضور او را نگاه نداریم (نداشته) بلکه هر وقت وارد نماز - که باب الابواب محضر ربوبیت و حضور درگاه اوست - مىشویم، گویى وقت فرصتى به دست مىآوریم (آوردهایم) و مشغول افکار متشتته و خواطر شیطانیه مىگردیم، کأنه نماز کلید دکان یا چرتکه حساب یا اوراق کتاب است... .
انسان اگر عواقب و معایب این سهل انگارى را بداند و به قلب بفهماند، البته در صدد اصلاح بر مىآید و خود را معالجه مىکند... به حسب روایات کثیره... و ضربى از برهان و مشاهده اصحاب کشف و ایمان، از براى هر یک از عبادات مقبوله، صور غیبیه بهیهاى است و تمثال ملکوتى اخروى است که در تمام نشئات غیبیه با انسان، همراه و... در همه شداید از انسان دستگیرى مىکند، بلکه حقیقت جنت جسمانى، صور غیبیه ملکوتیه اعمال است... و این صور عینیه تابع حضور قلب و اقبال آن است و عبادتى که از روى توجه و اقبال قلب نیاید، از درجه اعتبار ساقط و مقبول درگاه حق نشود... .
[وانگهى] این افعال عبادیه و مناسک الهیه علاوه بر آن که خود داراى صور عینیه بهیه ملکوتیه هستند که تشکیل بهشت جسمانى دهند، در روح نیز ملکات و حالاتى حاصل کنند که مبدأ بهشت متوسط و جنات اسمایى گردند. و این یکى از اسرار تکرار اذکار و اعمال است؛ زیرا زبان که ذکر الهى را تکرار کرد، کم کم زبان قلب هم باز مىشود و آن نیز متذکر مىشود... و این فایده حاصل نشود در عبادات و این نتیجه گرفته نشود مگر آن که وقت عبادت و دعا و ذکر، قلب حاضر باشد، که با غفلت و نسیان قلب، به هیچ وجه اعمال خیریه را در روح تأثیرى نیست. و از این جهت مىبینیم که از عبادات پنجاه سال یا بیشتر، در قلب ما به هیچ وجه اثر، پیدا نشده، بلکه به ملکات فاسده ما هر روز افزوده شده است.
حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربانى و عارفان الهى، به اهتمام محمد بدیعى.